هم
نسلان من، اگر استاد حسین لرزاده را در مراسم بزرگداشت اش در دانشکده
هنرهاى زیبا ندیده باشند یا از قضاى اتفاق نگاهشان به ویژه نامه فصلنامه
هنرهاى زیبا درباره استاد لرزاده نیفتاده باشد، یحتمل تا تاریخ ۲۴ شهریور ،۸۳ روز فوت استاد، با نام لرزاده ناآشنا بوده اند.
لرزاده به نسلى تعلق دارد که آخرین حلقه از سلسله معماران سنتى ایران است؛ سلسله اى که آثارى به قدمت معبد چغازنبیل و تخت جمشید را در کارنامه خود دارد، بعدها مسجدجامع فهرج و مسجد تاریخانه دامغان را به یادگار مى گذارد، در دوره هاى بعد مسجد کبود تبریز را مى سازد و در دوران بالندگى و شکوهمندى خود، مجموعه میدان نقش جهان و بناهاى آن را به این آب و خاک هدیه مى کند و بار تجارب سنگین این سلسله برشانه هاى آخرین نسل سنگینى مى کند. نسل لرزاده، نسل معماران سنتى اوایل قرن، آخرین حلقه از این سلسله چند هزار ساله است. همزمان با جوانى و میانسالى این آخرین نسل است که اولین گروه هاى معماران تحصیل کرده اروپا همچون مهندس محسن فروغى و مهندس طاهرزاده بهزاد به همراه پژوهشگرانى مانند «آندره گدار»، «ماکسیم سیرو» و «روناد دوبرول» به ایران مى آیند و آموزش آکادمیک معمارى را در ایران بنیان مى گذارند. روز بیستم مهر ماه سال ،۱۳۱۹ با نطق آندره گدار فرانسوى دانشکده هنرهاى زیبا به ریاست او افتتاح مى شود و این دانشکده در عمل، سبک و سیاق دانشکده هنرهاى زیباى پاریس (بوزار) را سرمشق خود قرار مى دهد.
به گمانم این تراژدى نسلى از یاد رفته است که در زندگى و مرگ افرادى چون لرزاده متجلى مى شود که در نهایت صداقت و ساده دلى کنج خلوتى برمى گزینند و نزدیک به یک قرن در عمق سنت و تاریخ زندگى مى کنند.
زندگی:
لرزاده در سن هفت سالگی به مکتبخانه «میرزا حسن» در نزدیکی چهارراه حاج رضا خیابان بلورسازی رفت. پدرش، استاد محمد لرزاده، که از معماران دوره قاجار بود، او را به مدرسهای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستاد که در آنجا هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در سطح عالی طی کند. پس از دوران ابتدایی، چند سالی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر فرستاده شد. از آنجا که این مدرسه، رشته فنی مورد علاقه اش را نداشت، مدرسه را ترک و به شعبه مجسمهسازی مدرسه «کمال الملک» فرستاده شد. پس از یکسال و نیم که قالبگیری و قالبسازی آموخت، به دلیل شبهه حرمت این شغل، او را نزد مرحوم «سیدمحمد تقی نقاش باشی» که کار تابلوسازی میکرد، فرستادند. اما از طرف دیگر، پدرش او را به کارهای فنی و رشتههای معماری نیز وا میداشت و در جلسات شبانه که معماران برای آموختن رموز معماری در خانه ایشان جمع بودند، لرزاده را نیز در کار آنها شرکت میداد. استاد جوان نیز با استعداد و قریحه خود، نمونهها را با گچ و مقوا اسکلت (اصطلاحی که قبلاً به آن ماکت سازی میگفتند) میکرد و به طور عملی معماری را فرا میگرفت. پس از مرگ پدر در سال ۱۳۰۵، به دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که مشغول ساختن عمارت سنگی تپه علیخان در سعدآباد بود به آنجا رفت و مشغول به کار نقاشی در یکی از اتاقهای این عمارت شد. نخستین کار مستقل استاد را میتوان سر در بانک شاهی (بانک تجارت فعلی) واقع در میدان توپخانه تهران دانست. لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرد که در رأس آن مسجد اعظم (قم) به دعوت مستقیم آیتالله بروجردی قرار دارد. همچنین بنابه مأموریتی که آیتالله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پارهای تغییرات در حرم حسین بن علی در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیتالله شهرستانی تولیت وقت آن حرم مطهر در عراق به عنوان افتخارآمیز «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)» نایل گردید.
حسین لرزاده در روز سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳ در سن ۹۸ سالگی دارفانی را وداع گفت. پیکر وی در مقبره خانوادگی اش که خود ساخته بود به خاک سپرده شد.
شیوه هنری:
لرزاده در تمام شاخههای معماری همچون رسمی سازی، مقرنس، کاسه سازی و گره سازی مهارت داشت. چنانچه کارهای معماری وی را در یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگترین ویژگی شان سهل و ممتنع بودن آنهاست. در واقع این بزرگترین و معمولترین شیوه کار اوست که آثارش نگاهی از بالا، تحقیرآمیز و از سر لطف به آدمی نمیکند. آثار لرزاده با مخاطب خودمانی است، بی آن که در این رهگذر باجی به مخاطب دهد و عوام فریبی کند. این ویژگی، تنها با ارتباط با کلیت آثارش و توجه و تحلیل رخ مینمایاند. به طور مثال لرزاده در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفادهای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و رنگ آمیزی آن و نیز نورپردازی و ارتباط آنها در حجم و جهت دادن نقوش به سمت قبله پرداختهاست که شاید بتوان ادعا کرد کار را در این مسجد کوچک به کمال رسانده به طوریکه دیگر از عناصر کلیشهای همچون مناره و گلدسته و حتی گنبد پرهیز کردهاست، این پرهیز در نگاه اول به چشم نمیآید و چنین ویژگی ای در آثار لرزاده منحصربهفرد است. از سویی دیگر در شبستان مسجد سپهسالار که با فاصلهای ۲۵ ساله نسبت به مسجد سجاد ساخته شده، اصولاً مقوله رنگ نقشی ندارد. لرزاده این بار سایه روشن و ترام را با همان ویژگیها و در خدمت حجم و پرسپکتیو و نیز در جهت قبله سامان میدهد.
کاسه سازی اثر استاد لرزاده
شبستان زمستانی مسجد سپهسالار تهران اثر حسین لرزاده (۱۳۴۲ شمسی)
- مقبره فردوسی که لرزاده هم طراحی و هم ساخت آن را بر عهده داشته. این مقبره نخست توسط آندره گدار پایه ریزی شده و تا پله دوم نیز اجرا گردیده بود. طرحی که وی در نظر گرفته بود هرمی چون اهرام مصر بوده است. این طرح مورد قبول ذکاءالملک فروغی رئیس انجمن آثار ملی قرار نمیگیرد و قرار میشود که یک معمار ایرانی با طرحی ملی آن را تکمیل کند. حسین لرزاده مأمور طراحی و ساخت مقبره حکیم فردوسی میشود و طی هجده ماه طرح را اجرا و کار را تا جشن هزاره فردوسی به اتمام میرساند. از آنجا که فردوسی شاعری شیعه مذهب است، لرزاده در بالای قبر یک چهار کاسه به نشانه ارکان اربعه شیعه اجرا کرده بود که بعدها در تعمیرات بقعه این بخش از کار تخریب میشود. در دهه ۳۰ شمسی هوشنگ سیحون این بنا را استحکام بخشی نمود.
- حسین لرزاده تعداد ۸۴۳ مسجد را طرح و بعضاً اجرا و یا نظارت کردهاست که از آن جمله است:
- مسجد لرزاده، خیابان لرزاده، خیابان خراسان
- مسجد سلمان، خیابان شهباز، خیابان غیاثی
- مسجد سجاد، خیابان جمهوری
- مسجد اعظم (قم)، خیابان موزه
- مسجد مهدیه، خیابان ری
- مسجد امام حسین، خیابان امام حسین
- مسجد فخریه، خیابان امیریه
- مسجد زعیم، خیابان منیریه
- مسجد فرازنده، خیابان شوش
- مسجد سپهسالار، خیابان بهارستان
- مسجد انبار گندم، خیابان ری
- مسجد سنگی، خیابان ری (تخریب شده)
- مسجد عمار، خیابان سپاه
- سردر دارالفنون.
- سر در بانک شاهی (بانک تجارت کنونی) در میدان توپخانه که نخستین کار مستقل لرزاده بوده است. این کار به درخواست <<کهل>> (مسئول انگلیسی بانک) جهت طراحی سردری ایرانی برای این بانک صورت گرفت.
- بیمارستان واقع در خیابان فلسطین که امروز به نام انقلاب خوانده میشود.
- گنبد کاخ مرمر.
- کاسه سازی یا «شمسه زیاد»: میتوان کاسه سازی یا شمسه زیاد را امضای استاد لرزاده بر آثارش دانست. در مساجد امام حسین (ع)، انبار گندم، مساجد تخریب شده سنگی، سلمان، عمار، فخریه، سجاد و پیش ورودی گنبدخانه سپهسالار که در آنجا یک نه کاسه مادر و بچه ظریف طراحی و اجرا کرده تا این هنر را به کمال رسانده باشد.
حسین لرزاده و ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده اقلیت زرتشتی مجلس در کنار آرامگاه فردوسی در حال ساخت، (سال ۱۳۱۲ شمسی)
- مدال فردوسی در سال ۱۳۱۳ شمسی به مناسبت جشن هزاره فردوسی برای طراحی و ساخت ساختمان مقبره حکیم توس.
- مدال و نشان لیاقت علمی از نوع درجه سوم برای لیاقت استاد در معماری در سال ۱۳۱۹ شمسی.
- مدال درجه اول همایون در سال ۱۳۲۹ شمسی.
- مدال درجه پنجم همایون برای معماری کاخها در سال ۱۳۳۱.
- نشان درجه پنجم تاج برای معماری کاخها در سال ۱۳۳۸.
- نشان درجه چهارم همایون به خاطرکارشناسی و تصدی ساختمانهای کاخها در سال ۱۳۴۶.
- مدال یادبود به خاطر مشاوره عالی ساختمانی در سازمان کل فنی و خدمات اجتماعی.
- دریافت درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی (کربلا) در رمضان ۱۳۸۴ قمری به سبب تعمیر آستانه حرم حسین بن علی و تجدید بنای ایوان بزرگ.
- دریافت نشان خادم برگزیده قرآن کریم از سوی رئیس جمهور در دهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، تهران، آبان ۱۳۸۱ شمسی.
- نشان فرهنگستان هنر جهوری اسلامی ایران به عنوان منتخب فرهنگستان در بزرگداشت نام آوران سال ۱۳۸۱ شمسی.
روحش شاد و یادش گرامی باد
منابع:
ویکیپدیا
همشهری آنلاین